شیب سقوط «سینمایی که دوستش داریم»؟!

همین ابتدا تاکید کنم که به‌رغم مواردی که در زیر به آنها خواهم پرداخت، سینمای ایران هنوز هم نجیب‌ترین و اخلاقی‌ترین سینمای جهان است. جنجال یک هفته گذشته پیرامون اتفاقی که برای یک سلبریتی درسینمای ایران رخ داد را نباید نادیده گرفت و از کنار آن به‌آسانی گذشت، چرا‌که از جهات مختلفی قابل بررسی است.
کد خبر: ۱۵۲۴۷۷۲
نویسنده محمد‌تقی فهیم | منتقد سینما
 
نخست یک سوزن به خودمان، یعنی اهالی رسانه بزنم؛ این ماجرا یک بار دیگر نشان داد که علاوه بر لغزنده‌بودن محیط هنر، رسانه‌های ما، به‌ویژه در فضای مجازی، چقدر در زمینه اخلاقی همه‌چیز را باخته‌اند!  هیاهو، قضاوت و انواع گمانه‌زنی‌ها تا حد جاری‌کردن حکم اعدام فردی که هنوز اتهامش قطعی نیست، مصداق‌های خبر‌پراکنی در این راستا بود، به‌شکلی که حتی آنهایی که مثلا می‌خواستند دیگران را خطاب قرار داده و اندرز بدهند و نصیحت کنند که مراعات آبرو و حیثیت دیگران را بکنند هم خودشان نتوانستند از هوای نفس فاصله بگیرند و فرصت‌طلبانه به شرح و تفصیل قضیه می‌پرداختند و با روایت جزئیات و نام‌بردن علنی از مجرم احتمالی، عملا به جرگه بقیه می‌پیوستند و... این رسانه‌ها تنها دراین موردنیست که مرزاخلاق انسانی رازیرپامی‌گذارند بلکه درهمه سال‌هایی که سینمای ایران دچار دگردیسی محتوایی شده یا منفعل عمل کرده‌اند یا خود محمل سرعت‌بخشی و قبح‌شکنی در زمینه روابط و مناسبات غیر‌متعارف بوده‌اند؛ مثلا نوع مواجهه این رسانه‌ها با اخبار و واکنش برخی بازیگران زن نسبت به این ادعا که «انتخاب‌ بازیگران زن، در دورهمی‌ها و مهمانی‌های آن‌چنانی صورت می‌گیرد» با سبک و سیاقی صورت می‌گرفت که عملا چیزی جز عادی‌سازی این مسائل را در پی نداشت. خلاصه که اپیدمی شبکه‌های اجتماعی، شیب سقوط سینمای اندیشه‌ورزانه خانواده‌محور را تندتر کرده و متاسفانه رسانه‌های رسمی و واقعی نیز در زمینه گسترش ابتذال و سطحی‌گرایی، بعضا وارد رقابت با مجازی‌ها شده و می‌شوند.  اما نکته برجسته‌تر این‌ است که مسائل مطروحه اخیر، زنگ خطر برای سقوط «سینمایی که دوستش داریم» را بلندتر به‌صدا در‌آورده است. اگرچه این مسائل تازه نیست، ولی در دوره اخیر به‌دلایل متعدد ضعف مدیریتی/رسانه‌ای و فقدان برنامه‌های مدون کارشناسی‌شده وریل‌گذاری منبعث ومتاثر ازتحقیق و پژوهش براساس نیازهای اولویت‌دار مخاطبان سینمای ایران، حرکت به‌سمت سقوط فرهنگی/اخلاقی سرعت گرفته است. عدم فرهنگ‌سازی و هزینه برای داشتن «سینمایی که دوستش داریم» و تعطیلی سرمایه‌گذاری لازم برای این منظور، حاکمیت پول و سرمایه را جایگزین مدیریت ‌جهت‌دهنده هوشمندانه ودغدغه‌مندانه کرده است.ورود،نضج وغلبه پول‌های کلان مشکوک (خصوصا به شبکه نمایش خانگی) بازار رقابت لاکچری‌بازی‌های غیر‌اینجایی، تحریک تمایلات دنیایی و شهرت‌طلبی زود‌بازده را داغ کرده است؛ فضایی که باعث‌و‌بانی قربانی‌شدن هنرجویان فاقد پشتوانه سواد اجتماعی/رسانه‌ای شده، به‌طوری که دیگر از ریاضت هنری، شاگردی‌کردن و دود چراغ‌خوردن، کمتر خبری است. تبلیغات مستقیم و غیر‌مستقیم وام‌دار فرهنگ بیگانه، بولد‌کردن و پرزرق‌و‌برقی مراسم‌های با فرش‌های رنگارنگ و اختلاط‌های بی‌محابا در احاطه بادیگارد‌های غول‌پیکر در کنار بسیاری موارد دیگر، فراهم‌کردن زمینه برای رسیدن علاقه‌مندان و هنرجویان سینما به وضعیت موجود را مباح جلوه می‌دهد و این قربانیان بالفعل سر از پا نشناخته و لذا بر آن می‌شوند که برای دست‌یافتن زودهنگام به جایگاه و مقام در‌بوق‌و‌کرنا‌شده انواع رسانه‌های زرد و غیره، تن به روابط و مناسبات نامتعارف و ضد‌هنری بدهند؛ حالا برخی‌شان دچار ناکامی شده و در اختفا به تحمل رنج دوران می‌پردازند و تک‌و‌توکی هم بالاخره صدای اعتراض خود را علیه پلشتی‌ها بلند می‌کنند. 
newsQrCode
برچسب ها: سینما
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
مهارت و سرگرمی در کارخنده

تهیه‌کننده و کارگردان مستند رئالیتی «کارخنده» درباره چالش‌های تولید این برنامه و تغییرات در فصل چهارم آن توضیح می‌دهد

مهارت و سرگرمی در کارخنده

نیازمندی ها